جلوه‌هاي زيبا در صحيفة سجاديه (1)

«لا يُقاسُ بِآلِ محمّدٍ صلَّي اللهُ عليه و آلهِ من هذه الاُمَّةِ أحَدٌ».[1] بررسي تاريخ پيشوايان دين نشان مي‌دهد كه دو هدف اساسي در برنامة همه آنان بوده است:
يکشنبه، 12 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جلوه‌هاي زيبا در صحيفة سجاديه (1)
جلوه‌هاي زيبا در صحيفة سجاديه (1)
جلوه‌هاي زيبا در صحيفة سجاديه (1)
نويسنده:سيد روح الله موسوي تبار

مقدمه

«لا يُقاسُ بِآلِ محمّدٍ صلَّي اللهُ عليه و آلهِ من هذه الاُمَّةِ أحَدٌ».[1]
بررسي تاريخ پيشوايان دين نشان مي‌دهد كه دو هدف اساسي در برنامة همه آنان بوده است:
الف. كار فكري و ايدئولوژيكي
ب. مبارزة سياسي
ائمه ـ عليهم السّلام ـ به عنوان جانشينان پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ همواره براي نماياندن حق و دعوت مردم به حقيقت و عدالت، تلاشي خستگي ناپذير داشتند. براي آماده سازي مردم و هدايت آنان به سوي آرمان‌هاي الهي، نياز به كار ايدئولوژيكي امري اجتناب ناپذير است. به همين خاطر، پيشوايان ديني اسلام كه مفسران واقعي دين و به تعبير قرآن، «راسخان در علم» مي‌باشند، مسئوليت تبيين و تفسير احكام و قوانين دين را برعهده دارند. آن‌ها بهترين روشنگري را در اين زمينه داشته‌اند. چون علم آنان متصل به چشمة جوشان الهي بود، علوم ناب و خالصي از چشمه‌سار وجود مبارك آنان جاري و موجب سيراب شدن تشنگان معنويت و حقيقت گشته است، البته شيوه‌هاي بيان آن‌ها در زمان‌هاي مختلف، تفاوت داشته است.
بيان حقايق دين در كلامي فصيح و بليغ، از خصايص ائمه ـ عليهم السّلام ـ است. علي ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد:
«وَ إنّا لَأُمرَاء الكَلامِ وَفينَا تَنَشَّبَت عروقُهُ و علينَا تهدَّلت غُصونُه»؛[2] در حقيقت، ما فروانروايان سخنيم. ريشة درخت سخن در ميان ما استوار و محكم شده و شاخه‌هايش بر ما سايه افكنده است.
امام علي ـ عليه السّلام ـ فصاحت را از ويژگي‌هاي خويش مي‌شمارد. سيد رضي در مورد اين كه چرا امام علي ـ عليه السّلام ـ سرآمد همه سخنوران است، مي‌نويسد:
«لأنّ كلامهُ ـ عليه السّلام ـ ، الكَلامُ الّذي عليهِ مَسحَةٌ من العلمِ الإلهي و فيه عبقة مِن الكَلامِ النبَويِّ»؛[3] بدان جهت كه بر كلام او نشانه‌اي از دانش خدايي و بويي از سخن نبوي است.
در كلام امام سجاد ـ عليه السّلام ـ نيز دانش الهي موج مي‌زند و بوي خوش تعاليم و سخن نبوي به مشام جان مي‌رسد. دعاهاي امام سجاد ـ عليه السّلام ـ از سوز و گداز و مشاهده جمال جميل خداوند سبحان است؛ زيرا آن كه شوري در دل نداشته باشد، نمي‌تواند اين گونه اثري را خلق نمايد. سخن ترجمان دل است، كسي كه عاشقي نداند توان سرودن غزل ندارد و آن كه گلستان و باغ را مشاهده نكرده است، نمي‌تواند از طراوت گل سخن آغاز نمايد.
من به سرچشمه خورشيد نه خود بردم راه        ذره‌اي بودم و عشق تو مرا بالا برد[4]
در اين نوشتار برآنيم تا برخي از عبارات درخشندة امام سجاد ـ عليه السّلام ـ را در صحيفه سجاديه بيان كنيم، تا با بهره‌گيري از اين صحيفه نوراني، در مسير تعاليم و تربيت الهي قرار گيريم.
مطالب در دو فصل سامان دهي گرديده است:
1. معرفي اجمالي صحيفة سجاديه.
2. نمونه‌هايي از عبارات آموزنده صحيفه.
همچنين در ترجمة دعاها،‌ از ترجمة مرحوم آيت الله شعراني استفاده شده است.

نيم نگاه

صحيفه سجاديه مجموعه‌اي از دعاهاي امام علي بن الحسين ـ عليه السّلام ـ است. كه زبور آل محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و انجيل اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ لقب يافته است و شامل 54 دعا مي‌باشد و بيش از 60 شرح بر آن نوشته شده است.[5]
از نظر بسياري از عالمان، صحيفة كامله سجاديه از كتب مشهور و متواتر است و نياز به سند ندارد، علاوه بر آن كه داراي مضاميني عالي و از معجزه‌هاي قولي امام سجاد ـ عليه السّلام ـ است؛ زيرا چنين كلامي از غير ائمه ـ عليهم السّلام ـ صادر نشده است. با اين حال، محققان بررسي‌هاي ارزنده‌اي در مورد سند آن انجام داده‌اند. مرحوم علامه محمد تقي مجلسي، بيش از 600 طريق عالي نقل حديث براي آن ذكر نموده است.[6]
صحيفة سجاديه همان صحيفة نورانيه الهيه است كه از آسمان عرفان عارف بالله و عقل نوراني سيد ساجدين ـ عليه السّلام ـ نازل شده، و هدف آن عبارت است از:
1. رهايي بندگان از زندان طبيعت
2. فهماندن ادب عبوديت
3. قيام در خدمت ربوبيت[7]
4. بيان معارف ناب و آداب و تهذيب اخلاق.[8]
مرحوم مجلسي در مورد وجه نامگذاري صحيفه به زبور آل محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و انجيل اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ چنين مي‌نگارد:
«إنّهُ كما إنّ الزَبورَ والإنجيل جريا من اللهِ تعالي علي لسانِ داودَ و عيسي بن مريم، كذلك جرت الصحيفةُ من اللهِ تعالي علي لسانِ سيّد الساجدينَ عليِّ بن الحسين زينِ العابدينَ صلوات الله عليه»؛[9] همان طور كه زبور و انجيل از جانب خداوند متعال بر زبان داود ـ عليه السّلام ـ و عيسي بن مريم ـ عليه السّلام ـ جاري شد،‌صحيفه نيز از جانب خداوند متعال بر زبان سيد ساجدين، علي بن الحسين زين العابدين ـ عليه السّلام ـ جريان يافت.
امام سجاد ـ عليه السّلام ـ، مسايل تربيتي، فردي، اجتماعي و ايدئولوژيكي را در قالب دعا بيان نموده است، كه با تفكر و تعمق در آموزه‌هاي آن، مي‌توان به معدن معارف ناب الهي واصل شد.
برخي مباحث صحيفه به قرار زير است:
1. مسايل اعتقادي «توحيد خالص، اسماء الله، نبوت و محبت به نبي مكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ و آل پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، امامت، معاد» 2. اسلام؛ 3. فرشتگان؛ 4. مباحث اخلاقي؛ 5. طاعات؛ 6. ذكر و دعا؛ 7. سياست؛ 8. اقتصاد؛ 9. مسايلي درباره انسان و جهان؛ 10. مسايل اجتماعي؛ 11. علم؛ 12. تاريخ؛ 13. مسايل مربوط به بهداشت و سلامتي جسمي و آرامش رواني؛ 14. مسايل نظامي.
و يك سلسله مباحث ديگر.[10]
هر يك از مباحث مذكور داراي زير مجموعه‌هاي خاص خود است. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در همة موضوع‌ها، با شيوه‌اي ابتكاري و خلاقيتي منحصر به فرد، تصوير روشني از معارف اسلامي و جامعه اسلامي زمان خويش را ارايه مي‌دهد و تكليف مسلمانان را بيان مي‌نمايد.
بعضي از دعاها آن قدر پر مغز و عميق و آموزنده است كه مي‌توان مكتب اخلاقي اسلام را در آن استنباط كرد. محققان اسلامي دعاي مكارم الاخلاق[11] را بهترين نمونه براي معرفي مكتب اخلاقي اسلام شمرده‌اند.[12]

جلوه‌هايي زيبا از صحيفه سجاديه:

الف. هماهنگي با قرآن

قرآن كريم بعد از بسم الله الرحمن الرحيم، با كلمة «الحمدلله» آغاز مي‌شود، صحيفه سجاديه نيز با كلمه «الحمدلله» شروع مي‌شود؛ زيرا حمد خدا كليد ذكر الهي است:[13]
«الحمدُلله» الإوَّلِ بِلا أوّلٍ كانَ قبله، و الآخر بِلا آخرٍ يكونُ بعدهَ»؛ سپاس خداوند را كه نخستين موجود است و پيش از او هيچ نبود و آخرين موجود است و پس از او هيچ نباشد.
قابل ذكر است كه نهج البلاغه نيز با كلمه الحمد لله شروع مي‌شود.
از نظر محتوا، رابطه‌اي عميق بين قرآن و صحيفه وجود دارد و براي همين است كه بزرگان، دعا را قرآن صاعد خوانده‌اند.
رمز اين هماهنگي آن است كه علوم ائمه ـ عليهم السّلام ـ از منبع فيض الهي است، و چون قرآن و صحيفه سرچشمه‌اي واحد دارند، تعاليم آن دو هم آهنگ و موافق يكديگر است.
دعاي اوّل صحيفه با حمد الهي آغاز مي‌شود و با نام مبارك «حميد» به پايان مي‌رسد.
امام ـ عليه السّلام ـ در اين دعا، خداوند را به خاطر نعمت‌هاي فراوانش حمد مي‌نمايد و از خداوند متعال حمدي را درخواست مي‌كند كه صعود به اعلي عليين، هم نشيني با فرشتگان و پيامبران ـ عليهم السّلام ـ از آثار ارزشمند آن است.
همت بلند و ژرف انديشي امام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ در جمله‌اي زيبا، اين گونه ظاهر مي‌شود: «... الحمدُلله... حمداً يَفضُلُ سائرَ الحمدِ كفَضل ربَّنا علي جميعَ خلقِه»؛ حمد خدا را حمدي از ساير حمدها برتر، به اندازة‌ برتري پروردگار ما از ساير آفريدگان».
با تفكر در برتري خداوند بر مخلوقات؛ خداوندي كه وجود مطلق و بي‌نهايت است، به گسترة ‌بينش الهي امام پي مي‌بريم. در پايان دعا آنچه را كه آرزوي همه اولياي الهي است، ‌از خدا درخواست مي‌كند و ياد شهيدان را زنده مي‌كند.
«و نصيرُ بِهِ في نظمِ الشُهداءِ بِسُيوفِ أعدائهِ، إنّهُ وليٍّ حميدٌِ»؛ خداوند را سپاس...، آن گونه سپاسي كه در سلك شهيدان قرار گيريم، آنان كه با شمشيرهاي دشمنان خدا كشته شدند.

ب. بيان و نظم مطالب

مطالب صحيفه با نظم خاص و سير طبيعي بيان شده است. با مطالعة آن، اين مطلب به خوبي شهود مي‌گردد. در اين جا دعاي دوازدهم را به عنوان نمونه ذكر مي‌كنيم. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در اين دعا، به درگاه الهي عرضه مي‌دارد:
خدايا سه چيز مرا از سوال تو باز مي‌دارد:
1. فرماني كه تو دادي و من در اطاعت كندي نمودم؛
2. نهي كردي و من سوي نهي تو شتافتم؛
3. نعمت بخشيدي و من در سپاس‌گزاري آن كوتاهي كردم.
سپس امام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ افزود:
و مرا در سوال كردن از تو، تفضل تو بر كسي كه روي به تو آورد و با گمان نيكو سوي تو آيد، ترغيب مي‌كند.
بعد عرضه مي‌دارد:
«فها أنّا ذا، يا إلهي، واقِفٌ ببابِ عِزّكَ وُقوفَ المُستسلِمِ الذَليلِ»؛ اينك من به درگاه عزت تو مانند بنده فرمانبردار و ذليل ايستاده‌ام و مانند مردم مستمند با شرمساري از تو مسألت مي‌كنم.
اين جاست كه پيوند عقل ومنطق با ذوق و عاطفه و پيوند عقلاني با خاكساري به درگاه الهي، تصويري جذاب از دعا را ترسيم مي نمايد كه هم بعد بينش و عقل انسان اقناع مي‌شود و هم جنبة گرايش و عاطفه انسان سيراب مي‌گردد.

پی نوشت ها:

[1] . نهج البلاغه، خطبه 2.
[2] . همان، خطبه 233.
[3] . سيري در نهج البلاغه، مرتضي مطهري، ص 38.
[4] . علامه طباطبايي.
[5] . ر.ك: الذريعه، آقا بزرگ تهراني، ج 13، ص 359 ـ 345.
[6] . صحيفه به معني پاره‌اي از پوست يا كاغذي است كه در آن چيزي بنويسند. جمع آن صحف (و) صحائف است. اين كه دعا را صحيفه ناميده‌اند، از روي مجاز و از قبيل تسمية ظرف به اسم مظروف است و اين كه كامله وصف نموده‌اند، براي كمال و اهميت آن است. ترجمه وشرح صحيفه كامله سجاديه، سيد علي نقي، فيض الاسلام، در مورد كامله دو نظريه ديگر مطرح شده است. (زندگاني علي بن الحسين ـ عليه السّلام ـ ، سيد جعفر شهيدي، صص 190 و 19).
[7] . بحار الانوار، ج 107، ص 43.
[8] . با استفاده از كلام امام راحل(ره) در آداب الصلوة، ص 192.
[9] . بحار الانوار، ج 107، ص 61.
[10] . الدليل الي موضوعات الصحيفة السجادية، محمد حسين المظفر.
[11] . دعاي بيستم صحيفه.
[12] . فلسفه اخلاق، مرتضي مطهري، ص 20.
[13] . الحمد الله الّذي جعل الحمد مفتاحاً لذكره، نهج البلاغه، خطبة 156.





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط